- صاحب نسق
- نرخ سنج از کارهای دیوانی زمان صفویان ماموری دولتی که موظف به تنظیم فهرست قیمتهای جاری و مسکوکات قلب بود (صفویان)
معنی صاحب نسق - جستجوی لغت در جدول جو
- صاحب نسق
- مامور حفظ نظم و امنیت، داروغه
- صاحب نسق ((~. نَ سَ))
- ماموری دولتی که موظف به تنظیم فهرست قیمت های جاری و مسکوکات بود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاردان
روشن بین، کیشدان آن در امر یا اموری دارای نظر صایب است، دیندار متدین، عارف
گرانسنگ، دشیادگر (غیبت کننده)
کسی که دارای نظر و رای صائب است، آگاه، بینا، باریک بین، عارف، بلندنظر، بلندهمت، کسی که جمال و زیبایی را دوست دارد و با نظری پاک از مشاهدۀ آن لذت می برد، برای مثال هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است / عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است (سعدی۲ - ۳۴۱)
ژنده پوش، صوفی ای که خرقه بر تن کند
باوقار، متین، بردبار، باطمانینه، موقر
آنکه نفسی گیرا دارد، کسی که دعایش اجابت می شود، برای مثال با زنده دلان نشین و صاحب نفسان / حق دشمن خود مکن به تدبیر خسان (سعدی - لغت نامه - صاحب نفس)
آن که در امر یا اموری دارای نظر صایب است، دیندار، متدین، عارف
راز بان راز نگهدار سر نگهدار محرم اسرار
دارنده حس، آن که احساس باطنی قوی دارد، آن که حس خیر خواهی نسبت به هم نوع دارد
محرم اسرار، رازدار، رازنگهدار